پاسخ : تفکّر در متن  صفحهٔ ۸ کتاب درسی دین و زندگی 3 توضیحات صفحه قبل را به صورت یک استدلال، به طور خلاصه بنویسید

مقدمه اوّل: ما و این جهان پدیده‌ایم و در به وجودآمدن خودمان متکی نیستیم.

مقدمه دوم: موجوداتی که وجودشان از خودشان نباشد، برای موجود شدن نیازمند به وجود دیگری هستند.

نتیجه: موجودات این جهان در هستی یافتن به آفریننده‌ای نیاز دارند که این آفریننده «خدا» است.

تدبّر در قرآن (صفحهٔ ۱۰ کتاب درسی)

 در آیات زیر تدبّر کنید وبه سؤالات پاسخ دهید.

یا اَیُّهَا النّاسُ ای مردم

اَنتُمُ الفُقَراءُ اِلَی اللّٰهِشما به خداوند نیازمند هستید

 وَ اللّٰهُ هُوَ الغَنِیُّ الحَمیدُ و خدا است که [تنها] بی‌نیازِ ستوده است.

یَسأَلُه و مَن فِی السَّماواتِ وَ الاَرضِ هر آنچه در آسمان‌ها و زمین است، پیوسته از او درخواست می‌کند.

کُلَّ یَومٍ هُوَ فی شَأنٍ  او همواره دست اندرکار امری است

1- فکر می‌کنید چرا موجودات پیوسته از خداوند درخواست دارند؟

زیرا تدبیر امور هستی به دست اوست و هیچ قدرتی بالاتر از او در عالم وجود ندارد.

 

2- نیاز انسان به خدا شامل چه چیزهایی می‌شود؟

انسان در همهٔ مراحل و لحظات زندگی از پیدایش و هستی‌ یافتن تا بقا و دوام، به خداوند نیازمند است. پس نیاز انسان شامل پیدایش و بقا می‌باشد.

3- چرا خداوند هر لحظه دست اندرکار امری است؟

زیرا موجودات پس از پیدایش نیز دائماً به او نیاز دارند و اگر حضور دائمی و مستمر او نباشد، ازبین می‌روند.

تفکّر در حدیث (صفحهٔ ۱۲ کتاب درسی)

امام علی می‌فرماید:

ما رَاَیتُ شَیئًا هیچ چیزی را ندیدم

اِلّا وَ رَاَیتُ اللّٰهَ مگر اینکه خداوند را

قَبلَه‌و وَ بَعدَه‌و وَ مَعَه‌و قبل و بعد با آن دیدم

مقصود امام علی از اینکه می‌فرماید قبل و بعد و همراه هر چیزی خدا را دیدم چیست؟

منظور دیدن تجلی خداوند در تمامی لحظات و تمامی موجودات است. یعنی یک یک موجوات دلیل بر وجود خدای متعال هستند و ایشان دائم خدا را در چهرهٔ عالم می‌بیند.

 

اینکه انسان بتواند با هر چیزی خدا را ببیند، معرفتی عمیق و والاست که در نگاه نخست مشکل به نظر می‌آید، امّا هدفی قابل دسترس است، به خصوص برای جوانان و نوجوانان که پاکی و صفای قلب دارند. اگر قدم پیش گذاریم و با عزم و تصمیم قوی حرکت کنیم، به یقین خداوند نیز کمک خواهد کرد و لذّت چنین معرفتی را به ما خواهد چشاند.

ناتوانی در شناخت ذات و چیستی خداوند

اکنون ممکن است برای شما این سؤال پیش آید که آیا می‌توان به ذات خداوند پی برد و چیستی او را مشخص کرد؟

در پاسخ می‌گوییم: موضوعاتی که می‌خواهیم دربارهٔ آنها شناخت پیدا کنیم، دو دسته‌اند:

دستهٔ اول موضوعاتی هستند که در محدودهٔ شناخت ما قرار می‌گیرند، مانند گیاهان، حیوان‌ها، ستارگان و کهکشان‌ها؛ حتی کهکشان‌های بسیار دور هم ممکن است روزی شناسایی شوند و انسان بتواند به ماهیت و ذات آنها دست یابد. در حقیقت، ذهن ما توان و گنجایش فهم چیستی و ذات چنین موضوعاتی را دارد، زیرا همهٔ آنها اموری محدود هستند.

دستهٔ دوم موضوعاتی هستند که نامحدودند و ذهن ما گنجایش درک آنها را ندارد؛ زیرا لازمهٔ شناخت هر چیزی احاطه و دسترسی به آن است. در واقع، ما به دلیل محدود بودن ذهن خود نمی‌توانیم ذات امور نامحدود را تصوّر کنیم و چگونگی وجودشان را دریابیم.خداوند حقیقتی نامحدود دارد؛ در نتیجه، ذهن ما نمی‌تواند به حقیقت او احاطه پیدا کند و ذاتش را شناسایی نماید. بنابراین، با اینکه ما به وجود خداوند به عنوان آفریدگار جهان پی می‌بریم و صفات او رامی‌توانیم بشناسیم، امّا نمی‌توانیم ذات و چیستی او را دریابیم؛ از همین رو پیامبراکرم (ص) فرموده است:

تَفَکَّروا فی کُلِّ شَیءٍ در همه چیز تفکّر کنید

وَلا تَفَکَّروا فی ذاتِ اللّٰهِ ولی در ذات خداوند تفکّر نکنید

 

 

 دانش تکمیلی (صفحهٔ ۱۳ کتاب درسی)

1- آشنایی با دلایلی دربارهٔ وجود خداوند

برهان نظم

- اگر کسی بگوید که این شعر سعدی بر اساس اتفاق و ریختن مرکب بر صفحه کاغذ پیدی آمده است چه نظری خواهید داشت شعر این است:

آب حیات من است خاک سر کوی دوست              گر دو جهان خرمیست ما و غم روی دوست

گر شب هجران مرا تاختن آرد اجل              روز قیامت زنم خیمه به پهلوی دوست

آیا شما می‌پذیرید که واقعاً بدون دخالت یک شعر دانا و قوی و تنها بر اساس یک اتفاق این ابیات پدید آمده‌اند به چه چیزی کم می‌کنی؟

- آیا شاهنامه و مثنوی معنوی پیچیده‌تر و سخت‌تر است یا ساختمان چشم یک سنجاقک و پیچ و تاب‌های مغز انسان؟ اگر شما نمی‌پذیرید که شاهنامه فردوسی و معنوی تصادفاً و براساس یک اتفاق بدون علیت شاعری عالم و توانا پدید آمده‌اند حتماً نخواهد پذیرفت که چشم سنجاقک با آن همه ذره‌بین و مغز انسان با آن همه شگفتیها براساس یک تصادف پدید آمده باشند بلکه دستی آگاه و عالم و توانمند و دقیق آن را پدید آورده است.

- این دست دقیق و آگاه و قوی و توانمند نمی‌تواند ماده باشد چون ذات نایافته هستی بخش کی تواند که شود هستی بخش - ماده که خود فاقد شعور و آگاهی است چگونه می‌تواند چنین شعور و آگاهی به خرج داده و سیستمی چنین دقیق و مهیا فراهم آورد.

- این تنها دو مثال کوچک در عالم اطراف ما بود. نظم عظیم و حیران آور کهکشان‌ها و منظومه‌های عالم سیارات و سیاره‌ها و اموری که به باطن اشیاء اطراف ما مربوط می‌شود از حرکت الکترن‌ها ونوترون‌ها و . گرفته تا چرخش ستارگانی که یکصد میلیون بار از خورشیدی بزرگترند که خود یک میلیون برابر زمین است و.

2- پاسخ به این پرسش که: آیا نظریهٔ تکامل داروین و یا نظریهٔ بیگ بَنگ می‌تواند به مباحث خداشناسی لطمه‌ای بزند؟

نظریهٔ داروین: مسلماً نه، بنابراین کشف یک رابطهٔ تکاملی در میان انواع موجودات نیز هیچ‌گونه مانعی در مسیر شناخت خدا ایجاد نمی‌کند.

تنها کسانی که تصور می‌کنند کشف علل طبیعی با قبول وجود خدا منافات دارد می‌توانند چنین سخنی را بگویند، ولی ما امروز به خوبی می‌‌دانیم که نه تنها کشف این علل ضرری به توحید نمی‌زند بلکه خود دلائل تازه‌ای از نظام آفرینش برای اثبات وجود خدا پیش پای ما می‌گذارد.

نتیجه: اینکه غوغای تضاد عقیده تکامل اواع با مساله خداشناسی یک غوغای بی‌اساس و بی دلیل بوده است (خواه فرضیه تکامل را بپذیریم یا نپذیریم.)

در واقع نظریه تکامل در فرض صحیح بودن، منافاتی با مساله توحید و نیاز جهان خلقت به یک خالق مدبر حکیم ندارد و آنچه به عنوان اشکال بر برهان نظم مطرح شده، یک توهم ساده است.

نظریهٔ بیگ بَنگ: نظریهٔ بیگ بنگ (به فارسی مِهبانگ) مدعی است که کل عالم خلقت در ابتدا یک مجموعهٔ به هم پیچیده و فشرده بوده است؛ یعنی در آغاز، کهکشان‌های گسترده و سیارات و ستارگان جدا از هم وجود نداشته است، بلکه همهٔ توده‌ها و اشیای مادی آنقدر به هم نزدیک بوده‌اند که شاید در مقام مقایسه بتوانیم بگوییم همهٔ عالم خلقت در یک تودهٔ به هم فشرده شاید به اندازهٔ یک بند انگشت جمع شده بودند. بدیهی است که وقتی تمام اجزای جهان از کهکشان‌ها گرفته تا فاصلهٔ بین هستهٔ اتم‌ها و الکترون‌ها فشرده شوند و درهم فرو روند، ماده‌ای بسیارکوچک، اما بسیارسنگین (چگال) خواهیم داشت. نظریه پردازان مِهبانگ، این مادهٔ کوچک را توده‌ای گازی شکل با دما و چگالی بالا می‌دانند. آنگاه این ذرهٔ داغ و آتشین منفجر شده و جهان خلقت پدید آمده است. فیزیک‌دانان، این نقطهٔ شروع را بیگ بنگ (انفجار بزرگ) می‌نامند. بر این اساس از آنروز و نقطهٔ آغاز جهان، کل ذرات جهان مانند نقاطی روی یک بادکنکی که در حال بادشدن است، از یکدیگر در حال دورشدن هستند.

 اما این نظریه چه ربطی به خداوند دارد؟

برخی منکران خداوند، این نظریه را بهانه‌ای برای انکار وجود خداوند قرار داده‌اند و معتقدند که براساس این نظریه، خداوند این جهان را به وجود نیاورده است بلکه جهان بر اثر بیگ بنگ به وجود آمده است. به عبارت دیگر، همهٔ عالم از این انفجار به وجود آمده و با واکنش‌های شیمیایی پی‌درپی این ساخته‌شدن ادامه یافته است. در پاسخ به این ادعا باید گفت: با وجود آنکه بیگ بنگ، صرفاً یک نظریه است که هنوز به طور قطع اثبات نشده و از این جهت هنوز مورد پذیرش همهٔ فیزیک‌دانان نیست، اما با این وجود حتی در صورت اثبات و یقینی‌شدن این نظریه، هیچ تعارضی میان این نظریه و وجود خدا نخواهد بود.

زیرا ما معتقدین به ادیان الهی به خصوص دین کامل اسلام، اعتقاد داریم که خداوند خلقت جهان را با اسباب و علت‌های خود که یکی از آنها همان واکنش‌های شیمیایی هستند به پیش می‌برد. برهمین مبنا می‌گوییم: همهٔ اجزای جهان و ازجمله مادهٔ اولیهٔ جهان که در نظریهٔ بیگ بنگ به آن اشاره می‌شود، از جنس ماده هستند. همچنین می‌دانیم که هر شیئ مادی پدیده است؛ بنابراین هر پدیده‌ای نیازمند پدیدآورنده‌ای است که خود پدیده نباشد و آن چیز که خود پدیده نباشد «خدا» است. پس حتی اگر نظریهٔ مِهبانگ را بپذیریم، بازهم ذرهٔ بنیادین و اولیهٔ جهان نیازمند یک پدیدآورنده است که همان خداوند است. باید توجه داشت که معارف عمیق اسلامی به بیان خدای خالق در همین حد بسنده نمی‌کند؛ زیرا خدای خالقی که این همه خلقت‌های گوناگون از کهکشان‌ها گرفته تا گیاهان و جانوران و انسان را با نظم خاص خود پدید آورده است باید دارای صفاتی از قبیل حکمت، دانایی و علم، بینایی و بصیرت، شنوایی و توانایی و قدرت و. باشد تا بتواند مسیر به حرکت درآوردن واکنش‌های او به چنین نتیجهٔ منظمی مثلاً خلقت انسان بینجامد که از چند میلی لیتر آب نطفه واکنش‌های درون بدن مادر را به سمتی هدایت کند که تبدیل به استخوان و گوشت و در نهایت انسان متفکر گردد.

پاسخ سوالات شما (۲)

چگونه می‌توان خدا را دید؟

رؤیت خداوند با چشم غیرممکن است، زیرا چشم ساختار مادی و جسمانی دارد و فقط از اشیا می‌تواند عکس برداری کند؛ آن هم اشیایی که طیف نوری قابل درک برای چشم را منعکس کنند؛ مثلاً چشم ما نورهای مادون قرمز و ماورای بنفش را نمی‌بیند. بنابراین، چشم حتّی توانایی دیدن همه اشیای مادی را هم ندارد، چه برسد به موجودات غیرمادی (مانند فرشتگان) و از این بالاتر به وجود مقدس خداوند که هیچ شکل و تصویری و هیچ طول و عرض و ارتفاعی ندارد. بنابراین، خداوند را نه تنها در این دنیا نمی‌توان با چشم مادی دید، بلکه در آخرت نیز نمی‌توان او را با این چشم مشاهده کرد.

اما نوعی از دیدن وجود دارد که نه تنها امکان پذیر است، بلکه از برترین هدف‌های زندگی است و هر کس باید برای رسیدن به چنین دیدنی تلاش کند. این مرتبه، دیدن به وسیله «قلب» و ملاقات با خداست.

دوست نزدیک‌تر از من به من است              وین عجب‌تر که من از وی دورم

چه کنم با که توان گفت که دوست              در کنار من و من مهجورم

اندیشه و تحقیق (صفحهٔ ۱۴ کتاب درسی)

با وجود شباهت‌های ظاهری رابطهٔ خدا و جهان با رابطهٔ ساعت ساز و ساعت، تفاوت‌‌های این دو رابطه را بنویسید.

۱- هردو از اجزایی تشکیل شده‌اند. ==> اما ساعت‌ساز هستی بخش اجزاء ساعت نیست و فقط نظم دهنده است ولی خداوند هم هستی بخش است و هم نظم دهنده.

۲- هر دو پدیده‌اند و به پدیدآورنده نیازمندند. ==> اما دوام و بقای ساعت وابسته به ساعت ساز نیست؛ درحالی که دوام و بقای جهان وابسته به خداست.

۳- هر دو دارای نظم و هدف هستند. ==> اما نظم و پیچیدگی جهان بسیار فراتر از یک ساعت است.

 

 

 


سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی , گزارش تخصصی

1193 - طرح درس هدیه های آسمانی دوم ابتدایی درس هدیه های خدا

1192 - طرح درس تاریخ ایران و جهان(2) درس تحولات سیاسی اروپا در قرن جدید صفحه 21-17

1191 - طرح درس روزانه ملی پیام های آسمانی هفتم درس پیامبر رحمت

1190 - طرح درس روزانه ملی قرآن هشتم درس وقف در آخر جمله

1189 - طرح درس سالانه مطالعات اجتماعی نهم

1188 - طرح درس سالانه کتاب قرآن پایه هفتم

1187 - طرح درس سالانه قرآن هشتم

خداوند ,یک ,وجود ,جهان ,خدا ,عالم ,است که ,به وجود ,کتاب درسی ,هستی بخش ,            

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

woorank rysmunrayaneh دلنوشته شقايق گلزاده How to teach reading skill بهترین غذا ها کتاب زار مقالات حوزه پزشکی dizipl moshaverezanashoyi12 تخفیف دونی