مثل نویسی صفحه۹۶ آفتاب پشت ابر نمی ماند

 

مقدمه: وقتی ابرهای سیاه به یکباره همراه با باد مانند موج دریا در آسمان غوطه ور می شوند و با برخورد به یکدیگر رعد و برق به وجود می آورند، طوفان به وجود می آید و همه جا را به یکباره دگرگون می کند اما آیا این طوفان همیشگی است یا طلوعی دوباره به دنبال دارد؟

تنه انشاء: آیا دیده ایی بعد از یک روز سرد و برفی، وقتی که ابرهای سیاه همه جا را در برگرفته اند، بعد از طوفانی سهمناک و جدالی عظیم میان ابر و باد و خورشید، خورشید پیروز میدان می شود و ابرهای سیاه را کنار می زند و باز نورافشانی می کند. آن آفتاب و آن تابش نور خورشید آنچنان محصور کننده است که هرکسی را وادار می کند به اعتراف اینکه هیچ گاه، آفتاب پشت ابر نمی ماند و هرگز طوفان و ابر ماندنی نیستند و به زودی می گذرند و باز روزی آفتابی با آسمانی صاف خواهیم داشت اما این ضرب المثل مفهوم های دیگری را نیز به دنبال دارد.

اینجا آفتاب استعاره از روزهای خوب و خوش و بدون سختی است و ابر استعاره از روزهای بد و پر از سختی است. این مثل دلالت دارد بر این که دنیا پر است از فراز و نشیب های متعدد که در طول زندگی گاهی در فراز آن صعود می کنیم و گاهی دیگر در نشیب اش سقوط می کنیم! یعنی در پس هر سختی قطعا آسانی وجود دارد و روزهای خوب نتیجه روزهای بد و سخت است که پشت سر گذاشته ایم. باید با امید به دستیابی به روزهای خوب، روزهای سخت را با صبر و تحمل و با فکری باز و هوشی قوی پشت سر بگذاریمزیرا این جایزه ی پیروزی در امتحان ماست.

نتیجه گیری: آدمی هر روزش یک آزمون است و هر لحظه اش در حال پاسخ دهی و سنجش به پروردگار بزرگ است اما این به خود ما باز می گردد که چگونه روزهای ابری خود را  پشت سر بگذاریم و با امید به روزهای آفتابی مسیر زندگی را طی کنیم. زیرا قطعا هیچ گاه آفتاب پشت ابر نمی ماند.

جواب دوم :

مقدمه: پایان شب سیاه که همه ی طبیعت و آدم ها و حیوانات را به خاموشی کشانده است طلوع خورشید از پشت ابرهاست آنگاه آفتاب تلالوی طلایی اش را در فراز آسمان ها می تاباند و شب با آن سیاهی را آنچنان روشن خواهد ساخت که چشم ها از تابشش محسور شوند.

تنه انشاء: همانطور که پایان شبه سیه، سپید است پایان ظلم و ستم ، آسایش و آرامش است در امتداد مرگ، زندگی است. هیچ شرایطی یکسان باقی نخواهد ماند و هیچ حقیقتی پشت ابر پنهان نخواهد ماند و روزی ابرها کنار خواهد رفت و یک روز طوفانی با ابرهای سیاه که مانع از بیرون آمدن تور طلائی آفتاب است، کنار خواهد رفت و باری دیگر آفتاب می تابد… خدای رحمان و رحیم هرگز این اجازه را به هیچ کس نخواهد داد که حق بنده اش پایمال شود. آنقدر بزرگ است که حتی در تصور نمی گنجد.

چنین خدایی به نحوی که خود ما ، انگشت به دهان بمانیم معجزه ایی نازل خواهد کرد و اجازه نخواهد داد هر روز زندگیمان ابری و بارانی باقی بماند. درست در لحظه ایی که ناامیدی در حال احاطه کردن روح و قلبت است، طوفان را به اتمام خواهد رساند و آفتاب را مهمان قلب سرد و تاریکت خواهد کرد تا تو نیز باری دیگر به خود یادآور شوی که خدایی که برای خنداندن گلی ، آسمان را می گریاند و خدایی که برای شکوفه های خندانش آفتاب را از پشت ابرها بیرون خواهد آورد.

نتیجه گیری: توکل کن به خدایی که شب را در کنار روز، ابر را در کنار آفتاب و ظلم را در کنار نیکی قرار داده است.

 

 


سایت علمی و پژوهشی آسمان , اقدام پژوهی , گزارش تخصصی

1193 - طرح درس هدیه های آسمانی دوم ابتدایی درس هدیه های خدا

1192 - طرح درس تاریخ ایران و جهان(2) درس تحولات سیاسی اروپا در قرن جدید صفحه 21-17

1191 - طرح درس روزانه ملی پیام های آسمانی هفتم درس پیامبر رحمت

1190 - طرح درس روزانه ملی قرآن هشتم درس وقف در آخر جمله

1189 - طرح درس سالانه مطالعات اجتماعی نهم

1188 - طرح درس سالانه کتاب قرآن پایه هفتم

1187 - طرح درس سالانه قرآن هشتم

آفتاب ,ابر ,روزهای ,ماند ,سیاه ,نمی ,پشت ابر ,را در ,را به ,ابرهای سیاه ,نمی ماند ,نویسی صفحه۹۶ آفتاب

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

اتراق(ببینید، بخوانید، مسافرت کنید) خدا عشق آرامش مطالب اینترنتی داستان کوتاه برای فرهنگیستن ورزش و نرمش کتابخانه یاس The prince of tennis farasotabiat Jason غریب فایل